۱۳۹۹ شنبه ۱۵ شهريور
تعداد بازدید : 4770

آشنایی با بزرگان سینما - دیک اسمیت

ریچارد امرسن اسمیت - معروف به «دیک اسمیت» در سال ۱۹۲۲ در نیویورک به دنیا آمد و پس از دبیرستان، وارد دانشگاه ییل شد تا پزشکی بخواند. اما سرانجام سر از رشته‌ی جانورشناسی درآورد! در حین تحصیل در همان رشته بود که همانند بسیاری از هنرمندان دیگر، با خواندن کتابی درباره‌ی چهره‌پردازی و گریم به این رشته علاقه پیدا کرد و به همین سبب در گروه تئاتر دانشگاه به این کار پرداخت.
نویسنده: سید امیر احمد علوی
 
 
گریم یکی از مهمترین المانهایی است که به شخصیت های فیلم شکل میدهد و به نوعی در شخصیت پردازی آنها دخیل است. گریم به نوعی یکی از قدیمی ترین عناصر در هنر است زیرا از همان دوران اولیه تئاتر در یونان باستان نیز، بازیگران صورت خود را گریم میکردند تا بیشتر در قالب نقششان فرو بروند و تماشاچیان نیز بیشتر با آنها همزاد پنداری کنند. کلمه گریم، از ریشه کلمه فرانسوی " گریماسک" گرفته شده که به معنی ایجاد هر گونه تغییر در چهره و سایر اعضای بدن، برای رسیدن به چهره مطلوب مورد نظر طراح  و  همچنین، ایجاد تضاد بین عضلات چهره است که منجر به حالات مختلف در چهره ماننده غم ، شادی و خشم می شود.در سینما، گریم اولین عنصری است که ناخودآگاه بیننده را برای کشف خصوصیات کاراکتر فیلم درگیر میکند، از این رو بسیار مهم است و تا به امروز نیز توجهات زیادی را به خود معطوف کرده است.
این مطلب کوتاه، پیش زمینه ای بود تا بتوانیم در مورد بزرگ ترین و برجسته ترین گریمور تاریخ سینما صحبت کنیم، دیک اسمیت که در سینما به پدرخوانده‌ی چهره‌پردازی معروف است جزو معدود افرادی در سینماست که شهرتش را مدیون تکنیک ها و هنرش در گریم است. «اسمیت» یکی از چهره‌های هالیوودی است که نه به عنوان بازیگر و کارگردان بلکه در مقام یک چهره‌پرداز به چنین شهرتی در هالیوود دست یافت. از تک تک فیلمهایی که تابحال کار کرده، میتوان به عنوان یک شاهکار در گریم یاد کرد، چه گریم متفاوت و ماندگارش در فیلم پدرخوانده و چه گریم وحشت‎انگیز و شیطانی اش در فیلم جنگیر!
 
 
ریچارد امرسن اسمیت - معروف به «دیک اسمیت» در سال ۱۹۲۲ در نیویورک به دنیا آمد و پس از دبیرستان، وارد دانشگاه ییل شد تا پزشکی بخواند. اما سرانجام سر از رشته‌ی جانورشناسی درآورد! در حین تحصیل در همان رشته بود که همانند بسیاری از هنرمندان دیگر، با خواندن کتابی درباره‌ی چهره‌پردازی و گریم به این رشته علاقه پیدا کرد و به همین سبب در گروه تئاتر دانشگاه به این کار پرداخت. او پس از پایان دانشگاه، در اواخر سال‌های جنگ جهانی دوم به ارتش آمریکا پیوست و پس از پایان جنگ، چون هنوز به چهره‌پردازی و گریم علاقه‌مند بود، کوشید کاری در این رشته برای خود بیابد؛ اسمیت عکس‌هایی از کار خود را برای استودیوهای فیلم‌سازی فرستاد، ولی هیچ یک از استودیوها او را استخدام نکردند، تا این‌که با پیشنهاد پدرش مبنی بر اینکه بخت خود را با شبکه‌های تلویزیونی بیازماید مواجه شد.شبکه های تلوزیونی در آن سال ها روبه رشد بودند. سرانجام شبکه‌ی «ان.بی.سی» نیویورک او را استخدام کرد و اسمیت مدت چهارده سال در آن شبکه به کار پرداخت. اما در کارگاه خانگی‌اش و در وقت فراغت خود به آزمایش‌‌هایی در زمینه‌ی «چهره‌پردازیِ جلوه‌های ویژه» ادامه داد.اسمیت بعدها در گفت‌وگویی تعریف کرده بود که «چهره‌پردازها اصولاً تمایلی به سهیم کردن دیگران در کار خود نشان نمی‌دادند، و البته عده‌ی زیادی هم در نیویورک در رشته‌ی چهره‌پردازی فعالیت نداشتند. هالیوود هم که انگار در یک سیاره‌ی دیگر بود. هیچ کس نمی‌خواست رمز و راز کار خود را به دیگران بروز بدهد و اتحادیه‌ی چهره‌پردازان هم تمایلی به این جور چیزها نشان نمی‌‌داد.
 
تخصص او در آن زمان، ساختن ماسک بود، که در آن دوره و زمانه، معمولاً در یک قطعه ساخته می‌شد، اما اسمیت ماسک را در سه قطعه ساخت تا بازیگر بتواند ضمن بازی، ماسک چهره‌ی خود را به دلخواه به حرکت در آورد؛ درست مثل یک چهره‌ی واقعی که واکنش نشان می‌دهد. با این حال مدتی طول کشید تا حرفه‌ای‌های این رشته با نوع کار او اخت شوند و تکنیک‌های او را بپذیرند. این تکنیک‌های ابداعی اسمیت، امروزه پس از پنجاه سال، هم‌چنان رایج است. او در سال ۱۹۵۹ برای اقتباس تلویزیونی The Moon and Sixpence باید لارنس الیویه را به صورت یک جذامی گریم می‌کرد. خودش تعریف کرده است که وقتی الیویه چهره‌ی خود را در آینه دید، به او گفت: «این گریم نصف کار مرا در بازی این نقش انجام خواهد داد.» 
 
 
سرانجام دامنه‌ی شهرت او به هالیوود هم رسید و از اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰ پایش به فیلم‌های سینمایی کشیده شد. سال ۱۹۷۰ برای چهره‌پردازی فیلم بزرگمرد کوچک از او دعوت به عمل آمد. او در این فیلم، قرار بود داستین هافمن سی‌ودو یا سی‌وسه ساله را به صورت پیرمردی سال‌خورده در ‌آورد؛ خودش گفته است: «توی کتاب شخصیت هافمن ۱۱۰ ساله است، اما آرتور پن گفت دوست دارم ۱۲۱ ساله باشد. من شش هفته‌ی تمام روی گریم چهره‌ی او و تک‌تک چین‌وچروک‌های صورتش با جزییات کامل کار کردم.»
 
گریم اسمیت در این فیلم تا به امروز نیز یکی از بهترین چهره پردازی های طول تاریخ سینماست و یکی از بهترین نمونه های گریم برای بالا بردن سن بازیگران فیلم است.
 
 
پیش از بزرگمرد کوچک، اسمیت در کابوی نیمه‌شب هم روی چهره‌ی هافمن کار کرده بود. با دو فیلم موفق "کاوبوی نیمه شب" و "بزرگ مرد کوچک" که هر دو از آثار کلاسیک دهه  ۱۹۶۰ و 1970هستند، موقعیت دیک اسمیت به عنوان یکی از تواناترین چهره پردازان سینمای امریکا تثبیت شد.
فیلم پدرخوانده به نوعی، یک چالش برای دیک اسمیت بود.این فیلم که ساخته فرنسیس فورد کاپولا،یکی از به یادماندنی ترین فیلم های سینماست.فیلمی کامل که به شاهکار تمامی افراد دخیل در ساخت پروزه تبدیل شد.فیلمنامه،کارگردانی، موسیقی و البته چهره پردازی. 
چون مارلون براندو آدمی نبود که ساعت ها زیر دست گریمور بشیند و از طرفی دیگر تبدیل کردن مارلون براندو به شخصی در سن و ساله دن ویتو کورلئوله بسیار وقت گیر بود.بی حوصلگی مالون براندو برای گریم، ذهن خلاق اسمیت را واداشت تا ایده ای جدید پیدا کند. او یک «زائده»‌ی مصنوعی برای دندان‌های براندو ساخت.
 
 
او با قرار دادن این زائده در فک مالون براندو، کنار دندان های پایینی، باعث شد تا صورت و لپ او افتاده و فک او «آویزان» شود.این کار اسمیت، به گریم پیر کردن مارلون براندو سرعت بخشید و جزوی از کاراکتر ویتو کورلئونه شد. اسمیت برای نشان دادن خون‌ریزی بر اثر اصابت گلوله، تکنیک تازه‌ی دیگری آفرید که اجازه می‌داد کیسه‌ای پر از مایعی سرخ‌رنگ روی پیشانی یا اعضای دیگر چهره‌ی بازیگر «منفجر» شود و خون جاری گردد.  اسمیت بعد ها در سال 1976 در فیلم تاکسی درایور ساخته مارتین اسکورسیزی، این کار را در صحنه های تیراندازی انجام داد.
 
و اما در سال 1973، یکی دیگر از شاهکار های اسمیت رقم خورد. فیلمی ساختار شکن چه در داستان و کارگردانی و چه گریم، که مهم ترین عنصر فیلم محسوب میشود. فیلم جنگیر محصول سال 1973 ساخته ویلیام فریدکین هنر چهره‌پردازی را به کلی زیر و رو کرد. به عبارت دیگر، جن‌گیر نقطه‌ی عطفی شد در چهره‌پردازی سینمایی. او در این فیلم کاری کرد که تا به آن وقت هیچ کس دیگری نکرده بود. یعنی به جای این‌که صرفاً بازیگر را پیر، بیمار یا ترسناک نشان دهد، کاری کرد که شکم لیندا بلر باد کند یا سرش ۳۶۰ درجه به کمک یک کله‌ی مکانیکی شبیه لیندا بلر بچرخد. او همچنین با ساخت مایعی سبز، صحنه های استفراغ را طراحی کرد.
 
 
«جن گير» فيلمي در ژانر وحشت است كه علي رغم گذشت نزدیک به 50 سال از اكران اين فيلم همچنان با تماشاي آن مو بر تن مخاطبان راست مي شود.فیلم بسیاری از ترس و اضطراب خود را مدیون همین گریم ترسناک و متفاوت دیک اسمیت است که فیلم را به یک اثر فوق ترسناک تبدیل کرده است.
 
اما دیگر شاهکار او کاری بود که در آمادئوس (۱۹۸۰) کرد، یعنی همان پیر کردن اف. موری آبراهام ۴۴ ساله به پیرمردی هفتادوچند ساله (آنتونیو سالیری) که جایزه‌ی اسکار را نصیب وی ساخت. البته خود آبراهام نیز آن سال اسکار بهترین بازیگری را برای این نقش از آن خود كرد.
 
 
 آخرین فیلمی که اسمیت روی آن کار کرد خانه‌ای برتپه‌ی هراس‌زده (۱۹۹۹) بود و پس از آن کوشید به تدریس و آموزش جوان‌ترها بپردازد.
 
عکس زیر مراحل گریم فیلم آمادئوس است
 
 
آکادمی اسکار در سال 2012 اسکار افتخاری را به پاس یک عمر فعالیت هنری به این هنرمند توانا اهدا کرد و درمراسم اورا به عنوان بزرگ ترین چهره پرداز خواندند. «اسمیت» در طول فعالیت بلند سینمایی اش منبع الهام بسیاری از چهره‌پردازان چون «ریچارد تیلور»، «کرگ کانوم»، «الک گیلیس» و از جمله «ریک بیکر» معروف بود. دیک اسمیت در روز سی‌ام ژوئیه‌ی ۲۰۱۴ در سن 92 سالگی دار فانی را وداع گفت اما چهره هایی که طراحی کرد تا ابد در سینما باقی خواهد ماند.
یکی از مشهورترین گفته‌های دیک اسمیت این است که :«بازیگر باید حس کند تبدیل به شخصی شده است که نقش او را بر عهده دارد و من فکر می‌کنم در کار خودم بسیاری را یاری رسانده ام تا به این مهم دست یابند.»
 
 
عکس های اضافی
 
 
       
 
 
 
 
 
 
captcha
نظر شما پس از تایید نمایش داده خواهد شد.