۱۴۰۰ چهارشنبه ۸ دي
تعداد بازدید : 1434

تاریخچه کمیک استریپ ها و کاراکتر هایشان - قسمت چهارم(ظهور لیگ عدالت)

ایده کنار هم گذاشتن مشهور ترین کاراکتر های یک کمپانی کمیک بوکی بسیار جذاب و سخت بود. با اینکه تک تک آنها به تنهایی کمیک های بسیار موفقی را خلق کردند، اما خواندن ماجراهای جدید آنها در قالب یک ابر تیم، با اشتیاق بسیار زیاد خوانندگان شروع شد.
ایده کنار هم گذاشتن مشهور ترین کاراکتر های یک کمپانی کمیک بوکی بسیار جذاب و سخت بود. با اینکه تک تک آنها به تنهایی کمیک های بسیار موفقی را خلق کردند، اما خواندن ماجراهای جدید آنها در قالب یک ابر تیم، با اشتیاق بسیار زیاد خوانندگان شروع شد. نخستین ابرگروه تاریخ در صفحات شماره 3 مجله استار کمیکس شکل گرفت که شرکت dc این گروه را انجمن عدالت آمریکا یا    justice league of America  نامید. 
 
 
 
اما استارت تشکیل این انجمن برای سوپرمن سخت بود، زیرا در سال 1940 سوپرمن با رقیبی سخت روبرو شد که حتی برای مدتی از او محبوب تر شد: کاپیتان مارول یا همان شِزِم.
 
کاپیتان مارول» در اصل نوجوانی به نام «بیلی باتسون» بود که می توانست، با گفتن کلمه جادویی شزم به نیروهای فوق بشری دست پیدا کند. واژه شزم یک کلمه ترکیبی بود که از شش حرف تشکیل شده بود:
S-H-A-Z-A-M
 
در واقع این حروف به ترتیب، اول اسم خدایان اساطیری بودند: ۱- «سليمان حکیم» ۲«هرکول» ، ۳- «اطلس»، ۴- «زئوس»، ۵- «اشيل»، ۶- «مرکور»،. این شش نفر به ترتیب رمز حکمت، قدرت، مقاومت، سختی، شجاعت و سرعت بودند.
 
شاید این حرف برایتان عجیب باشد زیرا کاپیتان مارول در حال حاضر جزو مخلوقات کمپانی مارول به حساب می آید اما حقیقت این است که کاپیتان مارول در ابتدا علاوه بر اینکه کاراکتری مذکر بود، متعلق به کمپانی دیگری به نام فاسِت کامیکس بود و شزم که درحال حاضر یکی از کاراکتر های dc است، در ابتدا کاپیتان مارول نام داشته.
 
داستان به جایی برمیگردد که کمپانی DC که بزرگترین مخلوقش را در معرض خطر میدید ، از کمپانی فاست برای شباهت بیش از حد و بدون انکار کاپیتان مارول به سوپرمن شکایت کرد و دادگاه در پی چند جلسه رای مثبت را به کمپانی DC داد و فاست دیگر حق انتشار این کاراکترش را نداشت و به علاوه باید 400هزار دلار به عنوان غرامت به DC میپرداخت. در سال ۱۹۷۳ شرکت دی سی سعی کرد تا شخصیت «کاپیتان مارول» را احیا کند اما مجبور شد تا از نام «شزم» استفاده کند، زیرا شرکت کمیک استریپی مارول پیش تر قهرمان جدید و متفاوتی خلق کرده بود که که او هم «کاپیتان مارول» نام داشت! نامی که اعتبارش باعث فروش بالای کمیک جدید مارول شد.
 
در آن سال ها تب داستان های ابرقهرمانی بسیار بالا بود و DC نیز این فرصت را غنیمت شمرد و شروع به خلق انواع و اقسام کاراکتر های مختلف کرد تا بتواند ابر تیمی زیر نظارت بتمن و سوپرمن بسازد.
 
یکی از مشهور ترین کاراکتر های این مجموعه سریع ترین مرد روی زمین است که شاید فقط سوپرمن بتواند به او برسد. این کارکتر flash نام داشت که در شماره نخست مجموعه فلش کامیکس در ماه ژانویه 1940 رونمایی شد. خالق این کاراکتر گاردنر فاکس و هری لامپرت نام داشتند. فلش در حقیقت دانشجویی به نام جِی گریک بود که به واسطه استنشاق بخار ناشی از آب سنگین میتوانست سریع بدود. فلش آنچنان در دهه 40 میلادی محبوب شد که داستان هایش در 3 مجله مختلف به چاپ میرسید.
 
از دیگر کاراکتر های مشهور این مجموعه میتوان به فانوس سبز یا green lantern اشاره کرد که در ماه جولای 1940 در صفحات شماره 16 کمیک های تمام آمریکایی  و توسط ماریتین نودل و بیل فینگر خلق شد. این کاراکتر در حقیقت مهندسی به نام آلن اسکات بود که فانوس جادویی را اختراع میکند  و با بهره گیری از آن، برای خود انگشتری سحر آمیز ساخت که قدرت های متفاوتی داشت ولی هر 24 ساعت باید توسط فانوس شارژ میشد.
 
آکوآمن از دیگر کاراکتر های مهم بود که در نوامبر سال 1941 در شماره 73 مجله مورفان کمیکس خلق شد. این کاراکتر علاوه بر قدرت فراوانی که داشت میتوانست زیر آب نفس بکشد و با سرعت بالایی شنا کند. دشمنان او نیز در اکثر موارد ملوانان و کشتی های نازی یا دزدان دریایی بودند.
 
شبح یا spectre، اتم و مارشن من هانتر از دیگر کاراکتر هایی بودند که در آن سال ها توسط دی سی منتشر شدند. Spectre که در شماره 52 کمیک استریپ مورفان معرفی شد داستان کاراگاهی بود که در حین یک عملیات جان خود را از دست میدهد اما به دلیل خدمات ویژه ای که داده بود توسط خداوند به زمین بازگردانده میشود تا با جنایت کاران مبارزه کند.
 
اتم نیز برای اولین بار، در شماره ۳۴ مجله کمیک ویترین (Showcase) در اکتبر ۱۹۶۱ معرفی شد. از خصوصیات ویژه این کاراکتر میتوان به کوچک کردن و رشد بدن خود و اشیاء دیگر به درجات مختلف (از جمله سطح زیر اتمی) اشاره کرد. شما را یاد کاراکتر خاص دیگری نمی اندازد؟!
 
 
 
مارشن من‌هانتر یا مریخی آدم‌کش Martian Manhunter نیز برای اولین بار، در شماره ۲۲۵ مجله کمیک‌های کارآگاهی در نوامبر ۱۹۵۵ معرفی شد. مارشن من‌هانتر مانند اغلب مریخی‌ها دارای قدرت‌های فراوانی‌ست از جمله قدرت بدنی مافوق انسان، سرعت زیاد، پرواز، لمس ناپذیری، نامرئی شدن و دید حرارتی. معروف‌ترین و اصلی‌ترین قدرت وی تلپاتی و تغییر شکل است.
 
تمامی این اتفاقات زمینه را برای به وجود آوردن ابر تیم دی سی فراهم کرده بود، ولی کمبود چیزی در این ابر تیم حس میشد.
 
پس از آن پای ویلیام مولتون به ماجرا باز شد.شخصی که بیشتر بخاطره اختراع دستگاه دروغ سنج مشهور است. او همچنین منتقد فرهنگ اجتماعی آمریکا بود در در مقاله ای به انتقاد از کمیک استریپ ها و تاثیر آن بر نوجوانان پرداخت. او اعتقاد داشت که کمیک استریپ ها بسیار فضای مرد سالارانه ای دارد. به عقیده او حتی بهترین قهرمانان مرد فاقد ویژگی های عاطفی لازم بودند و بنابراین انسان کاملی به حساب نمی آمدند تا نام ابرانسان روی آن ها گذاشته شود. در نتیجه مولتون پس از اولین جلسه اش با سردبیر مجله دی سی قهرمانی مونث خلق کردکه تمام نیرو های یک ابر مرد را داشت و درضمن از جذابیت های زنانه و احساسات عاطفی هم برخوردار بود. این قهرمان wonder woman نام داشت و نخستین بار در داستان کوتاهی از شماره هشت مجله کمیک های all star نمایان شد. این شخصیت از همان لحظه اول با اقبال عمومی خوانندگان  روبه‎رو شد و به زودی در تابستان ۱۹۴۲، با عنوان اختصاصی زن اعجاب انگیز به بازار آمد.
 
هدف از خلق او این بود که برای دخترهای نوجوان یک الگوی مثبت باشد اما محبوبيت او بسیار بالا رفت و پس از سوپرمن و بتمن پرفروش ترین عنوان دی سی شد. Wonder woman قدرت های فوق بشری زیادی داشت. او می توانست پرواز کند، خود و هواپیمایش را نامریی سازد  و با استفاده از یک کمند جادویی، جنایتکاران را وادار به اعتراف نماید. اما این کاراکتر برای ورودش به لیگ عدالت نیاز به شخصیت پردازی قوی تر و پشتوانه ای محکم تر داشت. اما در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی با بروز چالش های اجتماعی جدید برای زنان آمریکا، زن اعجاب انگیز نیز به مخاطبان بیشتری دست یافت و نویسندگان به او شخصیت پردازی دقیق تری دادند. آنها هویت مخفی او را حذف کرده، در عوض پس زمینه اساطیری او را بیش از پیش پرورش دادند و در حقیقت او را از نو خلق کردند. در این نسخه مدرن، «زن اعجاب انگیز» با نام اصلی «پرینسس دایانا » در جزیره ای افسانه ای که ساکنان اش را زنان جنگجو تشکیل می دهند، زندگی می کند. روزی مادر «دایانا» که از الهه های نیرومند جزیره است، او را مامور می کند تا به دنیای واقعی برود و در آن جا اوضاع را به نفع زنها تغییر دهد. «دایانا» به شهر نیویورک می رود و در آن جا به خاطر نیروهای شگفت انگیز خود به «زن اعجاب انگیز» ملقب می شود و نبرد ابدی خود را با جرم و جنایت آغاز می کند. 
 
و اینگونه شد که انجمن عدالت آمریکا زیرنظر بتمن و سوپرمن شکل گرفت. شاید برای مخاطبین جوان تر، اینگونه ابر تیم هایی که با فساد مبارزه میکنند چیز عادی و خیلی هیجان انگیزی نباشد اما در آن سال ها دیدن این همه ایر قهرمان مشهور و محبوب در یک داستان اتفاق بسیار جذاب و نادری بود و شروعی تازه برای دنیای کمیک استریپ ها.
 
captcha
نظر شما پس از تایید نمایش داده خواهد شد.